عالم مجاهد و بیدار گر-ایت الله العظمی حاج آخوند


عالم مجاهد و بیدار گر

گذری بر احوالات ایت الله العظمی حاج مجتبی حاج آخوند کرمانشاهی(ره)


 
 
حضرت آیت‏الله العظمی شیخ مجتبی حاج آخوند در سیزدهم جمادی‏الثانی ۱۳۴۷ق (مطابق با ۱۳۰۸ش) در کرمانشاه در خاندانی پاک‏نهاد و منتسب به سلسله جلیل روحانیت، چشم به جهان گشود. پدرش، آیت‏الله شیخ حسن حاج آخوند در حوزه علمیه کرمانشاه، سال‌ها منشأ خیر‌ها و برکات و جدش، آیت‏الله ملاحسین حاج آخوند اصفهانی، از عالمان و فقیهان طراز اول تاریخ کرمانشاه بود.
روزگار کودکی معظم‏له در دامن پرمهر مادری نمونه از تبار سلسله جلیل روحانیت و در سایه پدری عالم، فقیه و عارف سپری شد. محیط مناسب خانواده، زمینه دانش‏دوستی و کمال‏جویی را در او شکوفا کرد. وی بعد از طی تحصیلات معمول، در سال ۱۳۲۳ش (۱۳۶۳ق) به‏خاطر اشتیاق فراوان به تحصیل علوم دینی، وارد حوزه علمیه کرمانشاه شد و از محضر استادان بنام آن شهر بهره‌های فراوان برد.

مراحل مقدماتی ادبیات، منطق، فلسفه، فقه، اصول و سایر علوم اسلامی را در حد مطلوبی با جدیت کامل فراگرفت. حافظه قوی، پشتکار، اهمیت به مباحثه، شرکت مستمر در درس‌ها، احترام به استادان و انس با آن‌ها از شیوه‌های تحصیلی معظم‏له بود.

به ادامه متن رجوع نمائید
ادامه نوشته

زندگی نامه مرحوم حضرت ایت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی گلی کرمانشاهی(ره)

گذری بر حیات نورانی عارف روشن ضمیر حضرت ایت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی گلی کرمانشاهی(قدس الله نفسه الزکیه)


گلشن تاریخ پرافتخار مردم کرمانشاه همواره به شمیم حضور شجره‌ی طیبه‌ی صاحبدلان روشنضمیر و دانشوران پاکنهادی عطرآگین بوده است که از زمره‌ این فرهیختگان وادی علم و معرفت رحمانی و دلباختگان عرصه‌ عشق و معنویت رحیمی "حضرت آیت الله حاج شیخ محمد تقی گلی(رضوان الله تعالی علیه)" میباشد. فرزانهای که در کرمانشاه چشم به سراچه‌ دنیا گشود. در جوانی جهت تعلیم و رشد در دامان اهل بیت و دعوت پیامبر گونه هم دیاریانش به همه خوبی ها، دست تقدیر الهی و عنایت خاصه‌ حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشريف ایشان را به شهر مقدس قم رهسپار نمود تا بتواند در مسیر نیل به درجات والای علمی از محضر اساتید بی مثالی همچون حضرت امام خمینی (ره) بهره ببرد و تا جایی که در تحصیل مکتب امام صادق (ع) تا درس خارج فقه پیش رفت. پس از ملبس گشتن به  لباس روحانیت همزمان با تحصیل همواره به عنوان انسانی جهادگر در راه خدا به کمک هم دیارینش شتافت و از همان زمان جوانی در بین بزرگان حوزه به "شیخ گلی کرمانشاه" معروف شد.

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) ایشان را در جلسات مختلف از مفاخر کرمانشاهان بر می شمردند و پس از پیروزی انقلاب همواره در احکام و نامه های معمار کبیر انقلاب از ایشان به عنوان بازوان انقلاب اسلامی و مجاهدین راه حق در غرب کشور یاد شده است.(به عنوان نمونه استناد به نامه مورخ 27/12/57 دفتر اقامتگاه امام خمینی مبنی بر ماموریت ایشان در پاسگاههای استان با حمایت کلیه کمیته های استانی غرب کشور)
زندگی این مجاهد فی سبیل الله توأماً در راه تبلیغ قرآن و شریعت و ترویج مبانی دینی و تلاش در راه آبادانی وطن و بخصوص استان کرمانشاه گذشت به طوری که پیوسته در مناطق محروم و روستاهای اطراف که نیازهای بیشتری در آنها احساس می شد، حاضر می شدند و با استفاده از امکانات محدود آن زمان به انجام وظیفه می پرداختند.
وی طی سالهای اوایل انقلاب ضمن داشتن ماموریت مستقیم به عنوان نماینده ویژه حضرت امام خمینی (ره) در مناطق جنگی غرب کشور و همچنین مسئولیت های مختلف در بسیج عشایری، به حکم ایشان و با تلاشهای بی وقفه شبانه روزی و با حمایت و همکاری مردم همدل مناطق مختلف، نعمت داشتن برق، آب آشامیدنی و لوله کشی، جاده آسفالت، مخابرات و مسجد را برای حدود 200 روستای محروم استانهای کرمانشاه، ایلام، کردستان، همدان و اراک برقرار نمودند.
از افتخارات بازماندگان این بزرگ مرد کرمانشاهی همین بس که  ایشان با وجود اینکه در سالیان متمادی همواره طی احکام مستند و موجود به عنوان نماینده مورد تایید رهبری، نماینده مراجع عالیقدر، روسای جمهور و روسای مجالس شورای اسلامی و روسای قوه قضاییه وقت، وزارت کشور، فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی، ائمه جمعه و... در غرب کشور بوده اند، در مقاطع و موقعیت های مختلف به هیچ عنوان رغبتی به قبول پست های دنیوی نداشته و در تمام این دوران هیچگاه حقوق و مزایایی جز شهریه طلبگی حوزه علمیه قم قبول و دریافت ننموده است.
این زاهد روشن ضمیر اعتقاد راسخ به اصل برادری همه مسلمانان داشت و همواره در مطالعات و تحقیقاتش به دنبال مشترکات مذاهب مسلمان می گشت.تا جایی که برای اولین بار پس از آنکه از ماموریت های شبانه روزی در جبهه های دفاع مقدس فارغ گردید، مجموعه ای از روایات و مستندات تاریخی را گردآوری نمود که در آن علما و بزرگان نامی و مورخان معروف عامه اعتقادات بسیار مشابهی با شیعیان، پیرامون تولد، حیات و غیبت امام زمان(عج) دارند، تاکید شده بود. ایشان این کتاب را که مورد توجه بسیاری از بزرگان اهل تسنن و تشیع قرار گرفت تحت عنوان "دوازدهمین برج ولایت" در دو نوبت منتشر کردند.
این نگاه هوشمندانه به اشتراکات برادران اهل تسنن و تشیع سعادتی را نیز نصیب اینجانب نمود که در محضر ایشان به شاگردی استاد تلمذ و در گردآوری روایات مختلف عامه در باب شخصیت و زندگی حضرت امام علی (ع) عصای دست پدر باشم که حاصل این تحقیق در سال 1381 تحت عنوان "علی (ع) در کتب عامه" در قالب کتابی ارزشمند به چاپ رسید.
علاوه بر همه این خدمات نگاه ایشان به مشکلات یکایک مراجعین معطوف بود تا جایی که طی سالیان سکونتشان در قم، دهها تن از طلاب بی بظاعت تازه وارد به حوزه های علمیه را در منزل شخصی خویش اسکان، حمایت مالی و تحت پوشش قرار داده تا زمانی که خود ایشان توان و بنیه لازم برای تامین مخارج خویش را کسب نمایند.
پدر بزرگم در عمر پر برکتش بیش از چند ده سال نماز شب شان ترک نشد و هر شب بعد از نماز، یکصد نفر از حق داران را به اسم و شمارش تسبیح (از جمله اساتید دوره تحصیل شان ، اموات، همسایه ها، دوستان، اقوام، خانواده و...)  دعا می کردند و در نهایت ایشان هر روز پس از نماز صبح یک هزار آیه قرآن جهت هدیه ثواب آن به روح گذشتگان تلاوت می فرمودند که در سالهای آخر حیات شان به علت کم سو گشتن دیدگان همه آیات و ادعیه را هر صبح همچنان از حفظ زمزمه می نمودند و همین موجب شده بود از حافظه ای شگفت انگیز در تمام دوران حیات و حتی در کهولت سن بهره مند گردند.
زمانی که مطالعه خطوط ریز کتب موجود در کتابخانه شخصی ایشان که حاصل یک عمر تحصیل و تدریسشان در حوزه های علمیه قم بود برایشان سخت شد، کلیه کتب کتابخانه شخصی خویش (شامل بیش از صدها جلد کتاب نفیس و نایاب خطی و...) را به کتابخانه حضرت آیت الله مرعشی نجفی(ره) قم اهدا نمودند.
افتخار میکنم و همچنان درس می گیرم که تنها خواسته اکید این عالم ربانی از اهل بیت و اقوام و آشنایان خویش در روزهای آخری که در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان قم بستری بودند در حالی که حتی توان پلک زدن هم نداشتند این بود که "فقط چند دقیقه دستگاهها را جدا کنید و کمک کنید تا وضو بگیرم و نمازم را بخوانم، با خدا کمی حرف دارم..."
همواره با بسیاری از سنت های غلط مرسوم در جامعه خویش جنگید و در شناساندن راه حق و نشان دادن تفاوت خوب و بد از هر تلاشی فروگذار نکرد و از آنجا که خود عالم عامل بود به عنوان نمونه حتی در روزهای آخر عمر پر برکتش امکان نداشت، حتی یک بار وعده ای غذا میل نماید در حالی که هنوز نماز اول وقتش را نخوانده باشد.
سر انجام پس از 90 سال عمر با عزت و کسب بهترین امتیازات از آزمون سخت بندگی، که فقط جرعه ای از بحر زلال زندگی اش در این چند سطر آمده بود، او در شامگاه پنجشنبه 16 شهریورماه 1391 در شهر مقدس قم دار فانی را وداع و به دیدار معشوق شتافت و به وصیت خودش در بهشت معصومه (س) با حضور جمعی از مریدان و دوستدارانش به خاک سپرده شد.
بدون شک پس از مرگ هر انسانی به ظاهر فقط یک تصویر از او اما با جزئیات بسیار، در ذهن آشنایانش نقش می بندد و تمام تلاش هر فرد آن است که این تصویر یادآور همه خوبی ها و حسنات و الگوهای ماندگار باشد.  برای من که نوه ایشان هستم این تصویر، مردی را نشان میدهد آرام و خداجو، اهل تقوا و یقین و به معنای واقعی کلمه "روحانی"

به قلم ناصر گلی(نوه فقید سعید)